بسیاری از مسلمانان در اطراف و اکناف گیتی، فقط در بعد مادی کسب رزق و روزی و خواستههای زندگی شان میپردازند. و این در حد ذات خود ستودنی است زیرا که الله متعال در کتابش ما را دستور داده است تا از اسباب و ابزار گیتی استفاده نماییم و در زمین تلاش ورزیم و لیکن بایستی هم و غم رزق و روزی را نخوریم زیرا، روزی از فضل الهی است که بر بندگانش ارزانی داشته است، الله متعال میفرماید: {هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فِي مَنَاكِبِهَا وَكُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَإِلَيْهِ النُّشُورُ} [الملك: ١٥] «او کسی است که زمین را رام شما گردانیده است. در اطراف و جوانب آن راه بروید، و از روزی الله متعال بخورید. زنده شدن دو باره در دست او است».
الله متعال فرموده است که از روزیاش بخورید و نه گفته که از سعی و تلاش تان بخورید. زیرا که رزق و روزی تنها در دست الله متعال است.
چنان که الله متعال تمام چیزهای که در هستی وجود دارد به خدمت و تسخیر انسان قرار داده است و او را در تکریم، تسخیر، رزق و تفضیل بر سایر مخلوقاتش متمایز ساخته است. در این مورد میفرماید: {وَسَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِنْهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ} [الجاثية: ١٣] «و آنچه که در آسمانها و آنچه که در زمین است همه را از ناحیه خود، مسخر شما ساخته است. قطعاً در این نشانههای مهمی است، برای کسانی که میاندیشند».
{وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا } [الإسراء: ٧٠] «ما آدمیزادگان را گرامی داشتهایم، و آنان را در خشکی و دریا (برمرکبهای گوناگون) حمل کردهایم، از چیزهای پاکیزه و خوشمزه روزیشان نمودهایم، و بر بسیاری از آفریدگان خود کاملاً برتریشان دادهایم».
وضعیت کنونی مسلمانان تفاوت طبقاتی محسوس، فقر و ناداری شدید را هویدا میسازد و متاسفانه تکافل و یاری همدیگر نیز از میان شان رخت بر بسته است. و در یک حصار سخت و مشکل آفرین ماندهاند و منابع تمویل مفید و سودمندی برای بنای اقتصادی صالح ونیکو، نیز خشکیده است.
و آن چیزی که مسلمانان را در اطراف و اکناف عالم یاری میکند، چه ثروتمندشان و چه فقیرشان در به دستآوردن مال ـ که متاسفانه خالی از برکات است و یا زندگی در شرایط سخت فقر مادی و یا معنوی و یا هم هر دو میباشد ـ پلان ریزی درست است، در شرایط کنونی مسلمانان سخت نیازمند یک پلان و تخطیط اقتصادی هستند که بر دو رکن استوار باشد، رکن کسب و انفاق که نخست بعد مادی میباشد و باعث نیرومندی و تقویت درآمد و رشد اقتصاد و انفاق میشود و دوم بعد معنوی آن میباشد ـ که متاسفانه فاقد آن هستیم ـ از خلال تقویت و ژرفاندیشی ایمان به دست میآید و بانی برکت اقتصادی است.
برکت و سعادت اقتصادی چیزی است که مسلمانان کنونی سخت نیازمند آن هستند، و این برکت اقتصادی محدود در یک چیز نمیباشد، بلکه تمامی ابعاد زندگی و تمامی جنبههای خیر و نیکوکاری و وفور نعمت را در بر میگیرد. در مال سبب ازدیاد و افزونی، و در علم بانی ازدیاد معرفت و شناخت، و در خانه باعث وسعت و آرامش و در طعام سبب وفور و نیکو؛ و در وقت بانی بسط و فراخی و برآوردن نیازها، و در صحت و تندرستی بانی کمال، و در عمر افزونی و حسن عمل، و در اولاد سبب نیکوکاری و اخلاق نیکو و در خانواده بانی انسجام و یکپارچگی و تفاهم میباشد. بیگمان این برکت در اقتصاد بدون خست و بخل میباشد و لیکن در وضعیت کنونی آدمیان و معیشت شان نقش بارز و محسوسی دارد.
عوامل تحقق برکت
از عوامل تحقق برکت اقتصادی در زندگی مسلمان، حرص بر طاعت و دوری از معاصی و گناه میباشد، به همین جهت بایستی در صدقات سبقت را از دیگران برباید و در سود و ربا از همه بیشتر دوری نماید. الله متعال میفرماید: {يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ} [البقرة: 276] «الله متعال (برکت) ربا را (و اموالی را که ربا با آن بیامیزد) نابود میکند و (ثواب) صدقات را (و اموالی را که از آن بذل و بخشش شود) فزونی میبخشد.»
ربا و سود در ظاهرش رشد و بالندگی در مال دیده میشود، ولی در باطن و حقیقت از بینبرنده برکت است، بر عکس صدقه که در ظاهر نقص مال است ولی در حقیقت ازدیاد و برکت و رشد مال است.
همچنان از بزرگترین و مؤثرترین عوامل رشد و برکت اقتصادی در زندگی مسلمان، ذکر اقتصادی و یاد الله متعال است؛ ذکری که کلمات بسیط و سادهی در گفتار است ولی دارای مضامین بسیار والای میباشد و باعث برکت اقتصادی میگردد، از خلال ارتباط محکم و استوار ذکر اقتصادی در حرکات و سکنات مسلمان؛ الله متعال دروازههای رحمتش را میگشاید، نیکوییهایش مضاعف و گناهانش محو و نابود میشود؛ و در کارها یاری و رزق و روزیش نیز وسیع میگردد. تحقق برکت اقتصادی به صورت عام در زندگی مسلمان در آیه ذیل چنین بیان شده است: {فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ} [البقرة: 152] «پس مرا یاد کنید تا من نیز شما را یاد کنم و از من سپاسگزاری کنید و از من ناسپاسی مکنید.»
و در حدیث قدسی آمده است: «من نزد گمان بنده خود میباشم و وقتی مرا یاد کند با او میباشم اگر مرا به تنهایی یاد کند او را به تنهایی یاد میکنم، اگر مرا در جماعت یاد کند، او را در جماعتی یاد میکنم که از آن جماعت بهتر است. اگر یک شبر (وجب) به من نزدیک شود، یک گز به وی نزدیک میشوم. اگر یک گز به من نزدیک شود، یک باع به او نزدیک میشوم و اگر پیاده به نزدم بیاید من به سرعت و شتابان به نزدش میآیم.» اینجا است که اهمیت و پایایی و دوام ذکر اقتصادی در زندگی روزانه مسلمان هویدا میشود. هنگامی که از خواب بر میخیزد، وضو گرفته و بعد با تضرع و زاری چنین دعا میکند: (اللهم اغفر لی ذنبی، و وسع لی فی داری و بارک لی فی رزقی) رواه بخاری. «بار الها: گناهان من را بیامرز، و در خانه من وسعت ایجاد کن و در رزق و روزی من نیز برکت عنایت نما.»
و هنگامی که به طرف مسجد جهت ادای نماز صبح میرود چنین نیایش مینماید: (اللَّهُمَّ اجْعَلْ فِى قَلْبِى نُورًا وَفِى لِسَانِى نُورًا وَاجْعَلْ فِى سَمْعِى نُورًا وَاجْعَلْ فِى بَصَرِى نُورًا وَاجْعَلْ مِنْ خَلْفِى نُورًا وَمِنْ أَمَامِى نُورًا وَاجْعَلْ مِنْ فَوْقِى نُورًا وَمِنْ تَحْتِى نُورًا. اللَّهُمَّ أَعْطِنِى نُورًا) صحيح مسلم
«پروردگارا! در قلب من، زبانم، گوشم، چشمم نور قرار دِه، و همچنین در پشت، جلو، بالا و پایینم نور قرار دِه و بار الها برای من نور عنایت فرما.» الله متعال در زندگی مادی و معنویش برکت عنایت مینماید.
و هنگامی که نمازش را ادا نمود در پناه الهی قرار میگیرد، در حدیث شریف آمده است: (من صلی الصبح فهو فیذمة الله) مسلم. «کسی که نماز صبح را ادا نماید در پناه الهی میباشد.»
چه قدر میمنت و مبارک است که آدمی از شروع روز خود در پناه پادشاه کریمی که مالک همهی هستی و رازق همهي آفریدههایش میباشد؛ قرار بگیرد.
سپس پیوسته به پروردگار خویش توکل ورزیده و از آستان او خواستار سلامتی بدن و اصلاح امور طبق خواسته آفریدگارش میباشد. و بعد با اذکار صبحگاهی به دربار الهی روی آورده و دستانش را با عجز و ناتوانی بلند نموده و چنین دعا مینماید: (اللَّهُمَّ عافِني في بَدَني، اللهم عافِنِي في سَمْعِي، اللَّهُمَّ عافني في بَصَري، لا إلهَ إلا أنت) سنن أبي داود (اللهُمَّ إني أعوذُ بِكَ من الكُفر والفَقرِ، اللَّهُمَ إني أعُوذُ بِكَ مِن عذابِ القبر، لا إلهَ إلا أنتَ) سنن أبي داود
(يا حي يا قيوم برحمتك أستغيث أصلح لي شأني كله ولا تكلني إلى نفسي طرفة عين) السنن الكبرى للنسائي)
هنگامی که غذایش را تناول مینماید، برای برکت در آن چنین شروع میکند: (باسم الله) ترمذی و با دعا و نیایش به سوی باری تعالی روی میآورد: (اللهم بارک لنا فیه و اطعمنا خیراً منه) ترمذی «بارالها! در این غذا برکت عنایت فرما! و از آن بهتر برای ما عطا نما.» و هنگامی که غذا خوردنش تمام شد چنین میگوید: (الحمدُ لله الذي أطعمني هذا الطَّعامَ ورَزَقَنِيهِ مِنْ غيرِ حَوْلٍ مني ولا قُوةٍ) سنن أبي داود
زمانی که میخواهد لباسش را تبدیل نماید چنین دعا مینماید: (الحمدُ لله الذي كسَاني هذا الثوبَ ورَزَقَنِيهِ من غير حولٍ منِّي ولا قُوة)سنن أبي داود
الله متعال بهترین رزق را برایش عطا میکند و از زیانهای آن مصؤون میدارد.
وقتی که از خانهاش بیرون میشود، زبان و قلبش اینگونه نیایش مینماید: (اللَّهُم اني أعوذُ بِكَ أن أَضِلَّ أو أُضَلَّ، أو أَزلَّ أو أُزَلَّ، أو أَظْلِمَ أو أُظلَمَ، أو أجهَل أو يُجْهَل عَلىَّ) سنن أبي داود
(بِاسْمِ الله، توكلتُ على اللهِ، لا حولَ ولا قوةَ إلا بالله) سنن أبي داود
الله متعال برای وی بسنده است، آنچه را که میخواهد و آنچه را که نمیخواهد. و از شر شیطان وقایه میشود و هیچ راه برای نفوذ آن باقی نمیماند.
هنگامی که قصد رفتن به سوی کارش مینماید، چنین نیایش مینماید: (لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الحَمْدُ يُحْيِي وَيُمِيتُ، وَهُوَ حَيٌّ لاَ يَمُوتُ، بِيَدِهِ الخَيْرُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ) سنن الترمذي
یقین دارد که همهی امور به فرمان الهی است، زندگی و مرگ، وسعت و تنگی؛ پس قلبش به آنچه که الله متعال از رزق و روزی، حیات و زندگی داده است، آرامش و اطمینان دارد. و این را خوب میداند که بدون قضا و قدر الهی هیچچیزی به وی نمیرسد.
سپس هنگامی که به سوی خانهاش بر میگردد، پرودگارش را میستاید و الله متعال نیز در زندگی وی برکت عنایت میکند؛ در حدیث آمد است: (إِذَا دَخَلَ الرَّجُلُ بَيْتَهُ، فَذَكَرَ اللهَ عِنْدَ دُخُولِهِ وَعِنْدَ طَعَامِهِ، قَالَ الشَّيْطَانُ: لَا مَبِيتَ لَكُمْ، وَلَا عَشَاءَ، وَإِذَا دَخَلَ، فَلَمْ يَذْكُرِ اللهَ عِنْدَ دُخُولِهِ، قَالَ الشَّيْطَانُ: أَدْرَكْتُمُ الْمَبِيتَ) صحيح مسلم
«هنگام که مسلمان وارد خانهاش میشود و الله متعال را وقت داخل شدن و غذا خوردن یاد مینماید، شیطان میگوید: نه جای خوابی برای شما است و نه هم غذای شب، و اگر داخل شد و الله متعال را یاد ننمود، شیطان میگوید: محل سکونتم را در یافتم».
وقتی که به بالین استراحت و خواب میرود پروردگارش را میستاید و امورش را به او وا میگذارد و سپس چنین نیایش مینماید: (بِاسْمِكَ رَبِّ وَضَعْتُ جَنْبِي وَبِكَ أَرْفَعُهُ إِنْ أَمْسَكْتَ نَفْسِي فَاغْفِرْ لَهَا وَإِنْ أَرْسَلْتَهَا فَاحْفَظْهَا بِمَا تَحْفَظُ بِهِ عِبَادَكَ الصَّالِحِينَ) صحيح البخاري «با الها! پهلویم را به نام تو به بستر بالین نهادم، و با نام تو سرم را از بالین بر میدارم، اگر جانم را گرفتی، پس آن را بیامرز و اگر روح را به بدن بر گرداندی، پس حفظش کند، همان گونه که بندگان نیکوکارت را حفظ مینمایی.»
و اینگونه فرد مسلمان روز و شبش را با نیایش و دعا به درگاه حضرت باری تعالی سپری مینماید و در زندگیش به آفریدگار توانا پناه میبرد. حتا هنگامی که به مسافرت میرود از آسیب رسی به مالش به الله تعالی پناه میبرد. و هنگامی که برایش مالی عرضه میشود به قصد یاری و کمک، برای فرد یاری کننده چنین خطاب میکند: (بارک الله لک فی اهلک و مالک) بخاری «الله متعال بر تو، خانواده و مالت برکت عنایت نماید.» زمانی که زندگی بر وی تنگ شد و قرضدار شد، برای رفع و بیرون شدن از این تنگنا، چنین نیایش مینماید: (اللهم اکفنی بحلالک عن حرامک، و أغننی بفضلک عن سواک) ترمذی « پروردگارا! مرا با حلالت از حرام بینیاز گردان، و با فضل و کرم خود مرا از دیگران نیز مستغنی بگردان».
(اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ الْهَمِّ وَالْحَزَنِ وَالْعَجْزِ وَالْكَسَلِ وَالْبُخْلِ وَالْجُبْنِ وَضَلَعِ الدَّيْنِ وَغَلَبَةِ الرِّجَالِ) صحيح البخاري. و هنگامی که الله متعال دَین و یا قرضش را بر آورده مینماید، سخنش برای کسی که این کار نیکو را انجام داده است؛ چنین است: (بَارَكَ اللَّهُ لَكَ فِي أَهْلِكَ وَمَالِكَ، إِنَّمَا جَزَاءُ السَّلَفِ الْوَفَاءُ وَالْحَمْدُ) سنن ابن ماجه
و اگر سالی در زندگیاش تنگی رزق رخ داد، چنین میگوید: (اللهم أغثنا، اللهم أغثنا) بخاری
(اللَّهُمَّ اسقِنا غيثاً مُغيثاً مَرِيئاً مريعاً نافعاً غيرَ ضارٍّ، عاجلاً، غيرَ آجلٍ) سنن أبي داود
(بسم الله علی نفسی و مالی و دینی، اللهم ردنی بقضائک، و بارک لی فیما قدر، حتی لا أحب تعجیل ما أخرت و لا تأخیر ما عجلت) رواه بیهقی.
(اللَّهُمَّ لَا سَهْلَ إِلَّا مَا جَعَلْتَهُ سَهْلًا، وَأَنْتَ تَجْعَلُ الْحَزْنَ سَهْلًا إِذَا شِئْتَ) صحيح ابن حبان
الله متعال امورش را آسان و در رزق و روزیش فراخی عنایت میکند.
اینجا است که فرد آگاه و مسلمان این قول پروردگارش را صحیح میفهمد: {فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَى. وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى. قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَقَدْ كُنْتُ بَصِيرًا. قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنْسَى} [طه: ١٢٣ - 1۲۶]
«هر که از هدایت و رهنمودم پیروی کند، گمراه و بدبخت نخواهد شد. و هر که از یاد من روی بگرداند، زندگی تنگ خواهد داشت، و روز رستاخیز او را نابینا گرد میآوریم. خواهد گفت: پروردگارا! چرا مرا نابینا جمع آوردهای؟ من که قبلاً بینا بودهام. میگوید: همین است(که هست و بچش نتیجه نافرمانی را). آیات من به تو رسید و تو آنها را نادیده گرفتی؛ همان گونه هم تو امروز نادیده گرفته میشود.»
و قول پروردگار در حدیث قدسی که میفرماید: (مَا تَقَرَّبَ إِلَيَّ عَبْدِي بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَيْهِ وَمَا يَزَالُ عَبْدِي يَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّوَافِلِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَبَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَيَدَهُ الَّتِي يَبْطُشُ بِهَا وَرِجْلَهُ الَّتِي يَمْشِي بِهَا وَإِنْ سَأَلَنِي لأُعْطِيَنَّهُ وَلَئِنِ اسْتَعَاذَنِي لأُعِيذَنَّهُ) صحيح البخاري
«بنده من به من نزدیک نمیشود به چیزی دوست داشتنی تر از آن چیزی که فرض نمودهام، و بنده من پیوسته با من نزدیک میشود به وسیلهی نوافل تا جای که او را دوست میدارم و هنگامی که او را دوست داشته باشم، شنوایی آن میشوم که با آن میشنود، و بینایی آن میشوم که میبیند و دست او که با آن میگیرد و پای او که با آن میرود و اگر از من چیزی بخواهد به آن میدهم و اگر از من پناه بخواهد، او را پناه میدهم.»
اینچنین فرد مسلمان بین خواسته های زندگی از کار و تلاش و کوشش، نشاط و کسب و خواستههای عبودیت الهی، توازن ایجاد میکند. و میکوشد که آنچه را الله متعال بر وی فرض نموده ادا نماید و بر ادای نوافل نیز حریص میباشد، و سپس قلبش همیش زنده و پویا است، تکالیف و امانت بزرگی را که الله متعال بر دوش بندگانش نهاده، بدین گونه تحقق پیدا مینماید.
نظرات